شاد بوده، من اونجا بودم گریه آبغوره، من اونجا بودم میگفت سختیا بدجور آسونن، من اونجا بودم میگفت از توو داغونم، من اونجا بودم میخواست دوست صمیمی، من اونجا بودم میکرد توو دل غریبی، من اونجا بودم فکرِ قوّتِ قلب بود، من اونجا بودم میگفت کمکِ من کو؟، من اونجا بودم میداد روزیمون تُپُل سود، من اونجا بودم سُفره کوچیک بود بزرگ بود، من اونجا بودم احساس عشق میخواست، من اونجا بودم چه سالم چه بیمار، من اونجا بودم من اونجا بودم تو یه خُرده ترسیدی من اونجا بودم تو گُم مرسی که دیگه نیستی
بگو الکی ادای عشق درارَن
سخته بیاد تو هر دستی جفت شیش
اونجا ,میگفت ,تو ,توو ,بود، ,میخواست، ,اونجا بودم ,من اونجا ,بودم میگفت ,بودم تو ,بود، من
درباره این سایت